سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسیج فرهنگی
   مشخصات مدیر وبلاگ
 
  مهدی خاکی نژاد[0]
 

بسیجی = بصیرت

  پیوند دوستان
 
    آمارو اطلاعات

بازدید امروز : 0
بازدید دیروز : 1
کل بازدید : 10080
کل یادداشتها ها : 23

نوشته شده در تاریخ 91/3/11 ساعت 5:46 ع توسط مهدی خاکی نژاد


یکی‌ دیگر از آداب‌ و وظایف‌ مؤمنان‌ منتظر در عصر غیبت‌، هدیه‌ کردن‌ ثواب‌ نماز یا قرائت‌ قرآن‌ به‌ امام‌ زمان‌ علیه‌ السلام‌، است‌. همانطور که‌ هر یک‌ از ما برای‌ نشان‌ دادن‌ علاقه‌ و محبت‌ خود به‌ دیگران‌، کلمات‌ محبت‌آمیز بر زبان‌ می‌آوریم‌، به‌ دیدارشان‌ می‌رویم‌ یا به‌ آنان‌ هدیه‌ می‌دهیم‌ تا از دوستی‌ و محبت‌ متقابل‌ آنها برخوردار شویم‌، با بر زبان‌ آوردن‌ آیات‌ زیبای‌ قرآن‌ یا عبارات‌ و آیات‌ نماز، عشق‌ و علاقه‌ قلبی‌ خویش‌ را به‌ مولایمان‌ حضرت‌ صاحب‌ الزمان‌ (عج‌) هدیه‌ می‌کنیم‌ تا از محبت‌ و دوستی‌ آن‌ امام‌ بزرگوار بیشتر بهره‌مند گردیم‌.

چنانکه‌ نقل‌ است‌ در زمان‌ امام‌ حسن‌ مجتبی‌ (علیه السلام‌) دخترک‌ خدمتکاری‌ با دسته‌ گلی‌ خوشبو نزد امام‌ آمد و شاخه‌ گلی‌ را به‌ آن‌ حضرت‌ هدیه‌ نمود. امام‌ در مقابل‌ این‌ کار پاداش‌ بزرگی‌ به‌ وی‌ بخشید. سپس‌ در مقابل‌ نگاه‌ متعجب‌ اطرافیان‌ خود فرمود: خداوند به‌ ما دستور داده‌ و فرموده‌ است‌:

هر گاه‌ کسی‌ شما را ستایش‌ کند شما باید در مقابل‌ به‌ ستایشی‌ بهتر از آن‌ یا مانند آن‌ پاسخ‌ دهید .

در واقع‌ ائمه‌ معصومین‌، علیهم‌ السلام‌، ما از این‌ هدیه‌ها بی‌نیازند، همانگونه‌ که‌ دریا از آنچه‌ ابرها بر آن‌ می‌بارند بی‌نیاز است‌. ولی‌ ما بی‌نیاز نیستیم‌ از اینکه‌ به‌ ایشان‌ هدیه‌ای‌ تقدیم‌ نماییم‌.

هر کس‌ ثواب‌ نماز خود (چه‌ واجب‌ و چه‌ مستجب‌) را برای‌ رسول‌ خدا و امیر المؤمنین‌ و امامان‌ بعد از آن‌ حضرت‌، علیهم‌ السلام‌، قرار دهد خداوند ثواب‌ نمازش‌ را آنقدر افزایش‌ می‌دهد که‌ از شمارش‌ آن‌ نفس‌ قطع‌ می‌گردد و پیش‌ از آنکه‌ روحش‌ از بدنش‌ برآید به‌ او گفته‌ می‌شود: هدیه‌ تو به‌ ما رسید پس‌ امروز، روز پاداش‌ و تلافی‌ کردن‌ (نیکیهای‌) توست‌. دلت‌ خوش‌ و چشمت‌ روشن‌ باد به‌ آنچه‌ خداوند برایت‌ مهیّا فرموده‌ و گوارایت‌ باد آنچه‌ که‌ به‌ آن‌ رسیده‌ای‌

 البته‌ در اینکه‌ نماز مخصوصی‌ به‌ عنوان‌ هدیه‌ به‌ حضرت‌ مهدی‌ یا به‌ یکی‌ از ائمه‌ اطهار، علیهم‌السلام‌، به‌ جای‌ آوریم‌ یا سوره‌ای‌ را به‌ عشق‌ آنان‌ ختم‌ کنیم‌، هیچ‌ حد و وقت‌ و شماره‌ای‌ نیست‌ و هر کس‌ به‌ مقدار محبت‌ و توانایی‌اش‌ به‌ محبوبش‌ هدیه‌ تقدیم‌ می‌کند و بر حسب‌ طاقتش‌ او را خدمت‌ می‌نماید. بدون‌ شک‌ نماز و قرآنی‌ که‌ با این‌ نیت‌ آغاز می‌شود علاوه‌ بر ثواب‌ و پاداشی‌ که‌ برای‌ صاحب‌ آن‌ به‌ همراه‌ دارد، پیوند و ارتباط‌ انسان‌ مومن‌ را با امام‌ غائبش‌ محکم‌تر می‌کند که‌ به‌ وسیله‌ آن‌ می‌تواند به‌ محبوب‌ خویش‌ نزدیک‌تر شود. چنانکه‌ امام‌ موسی‌ کاظم‌ (علیه السلام) در فضیلت‌ آنان‌ که‌ ثواب‌ قرائت‌ و ختم‌ قرآن‌ رابه‌ پیامبر و ائمه‌ اطهار، علیهم‌ السلام‌، هدیه‌ می‌کنند، فرموده‌اند:

 پاداش‌ آنان‌ این‌ است‌ که‌ در روز قیامت‌ با ما اهل‌بیت‌ خواهند بود.

 همچنین‌ یکی‌ از معصومین‌، علیهم‌ السلام‌، روایت‌ است‌ که‌ فرموده‌اند:هر کس‌ ثواب‌ نماز خود (چه‌ واجب‌ و چه‌ مستجب‌) را برای‌ رسول‌ خدا و امیر المؤمنین‌ و امامان‌ بعد از آن‌ حضرت‌، علیهم‌ السلام‌، قرار دهد خداوند ثواب‌ نمازش‌ را آنقدر افزایش‌ می‌دهد که‌ از شمارش‌ آن‌ نفس‌ قطع‌ می‌گردد و پیش‌ از آنکه‌ روحش‌ از بدنش‌ برآید به‌ او گفته‌ می‌شود: هدیه‌ تو به‌ ما رسید پس‌ امروز، روز پاداش‌ و تلافی‌ کردن‌ (نیکیهای‌) توست‌. دلت‌ خوش‌ و چشمت‌ روشن‌ باد به‌ آنچه‌ خداوند برایت‌ مهیّا فرموده‌ و گوارایت‌ باد آنچه‌ که‌ به‌ آن‌ رسیده‌ای‌.



  



نوشته شده در تاریخ 91/3/7 ساعت 12:0 ص توسط مهدی خاکی نژاد


مقام معظم رهبری خطاب به منتخبان ملت: تنها به مسئولیت الهی و ادای وظیفه ی سنگین نمایندگی بیندیشید/ قوانین معطوف به نیازهای عمومی و تامین کننده منافع ملی باشد (



  



نوشته شده در تاریخ 91/3/4 ساعت 12:0 ص توسط مهدی خاکی نژاد


بسیج لشگر مخلص خداست.

تصاویر جبهه ها را که می بینم، پر است از خلوص انسانهای پابرهنه ای که از عمق جان برای این جنگ ناخواسته مایه گذاشتند. چهره های آفتاب سوخته ی عرق کرده با ریش و موی پریشان و خاک آلود که گویی در این دنیا کاری ندارند بجز کسب رضای خدا و اطاعت امر امام.


  



نوشته شده در تاریخ 91/3/3 ساعت 10:0 ع توسط مهدی خاکی نژاد


خاطره از شهید زین الدین : در هنگام عملیات خیبر ، عراق از یک طرف جبهه فشار زیادی روی نیروهای ما آورده بود . با این که خط ما در حال سقوط بود اما بچه ها از مقاومت دست نمی کشیدند . در همین حال از یک بسیجی پرسیدم : برادر از خط شمالی چه خبر ؟ گفت « از آن جا عراق نمی تواند پیشروی کند ، ظاهراً نیرو ته اندازه کافی باشد ......» آقا مهدی می گفت : به خدایی که بالا ی سر ماست وقتی به خط شمالی رفتم ، هیچ نیرویی از ما در آنجا نبود و دشمن هم کلی عقب نشسته بود!

مادر شهیدان داود و محمد حسین فهمیده می گفت : یک بار که محمد حسین کوچکتر بود برای کاری هرچه صدایش زدم پاسخی نداد ! بعد از مدتی از آشپز خانه بیرون آمد . گفتم کجا بودی ؟ چرا جواب ندادی ؟ به شوخی گفت « سر قبرم بودم ! » گفتم یعنی چه ؟ مگر می شود قبرت در آشپزخانه باشد ؟ گفت نه مامان ، «قبر من در بهشت زهرا(س) قطعه 24 است » گفتم محمد حسین تو هنوز بچه ای ، زمان شهادتت نیست که قبرت را مشخص می کنی ! گفت « نه مادر ، اینطور می شود»



  





طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ